از دیرباز بسیاری از مفاهیم مهم و اساسی از طریق نوشتن، فرد به فرد و نسل به نسل منتقل شده است؛ از انسانهای نخستینی که بر دیوارهای غار با اشکال و حروف مختلف مفهومی خلق میکردند، گرفته تا امروزه که بحث پرطرفدار تولید محتوا و بازاریابی از طریق آن بر سر زبانها افتاده است. محتوایی که ذاتا تمام نسل بشر برای رساندن منظور خود از آن استفاده میکنند، به دنیای دیجیتال مارکتینگ وارد شده و بعضا زیربنای اساسی برای این نوع بازاریابی برشمرده میشود. چنانچه بیل گیتس، از محتوا تحت عنوان پادشاه یاد کرده و دیری نپایید که پیشبینی او به حقیقت پیوسته است. در این مقاله به توضیح مهمترین مزایای بازاریابی محتوایی میپردازیم.
بازاریابی محتوایی (Content marketing) چیست؟
اولین نمونه شناخته شده از بازاریابی محتوایی، به تاسیس مجلهای به نام «فارو» در سال 1895 توسط جان دیر برمیگردد. این مجله که حاوی اطلاعات جالب کشاورزی بود، دنبال کنندگان زیادی را از سراسر جهان برای این برند به ارمغان آورد که حتی تا امروز بعد از گذشت سالها، ادامه دارد.
بسیاری از افراد اشتباها از عبارت «بازاریابی محتوا» به جای بازاریابی محتوایی استفاده میکنند. بازاریابی محتوا، یعنی برای محتوایی که نوشته شده بازاریابی کنیم تا افراد بیشتری از آن بازدید و استفاده کنند. اما بازاریابی محتوایی که موضوع مورد بحث این مقاله ماست، مفهوم دیگری دارد.
در واقع بازاریابی محتوایی، به معنای تولید و انتشار هر چیز جالبی اعم از متن، تصویر، ویدیو و… است که باعث جلب توجه و اعتمادسازی درمورد یک کسب و کار میشود. در این نوع بازاریابی، محتوای عالی چیزی است که نظر مخاطبان را جلب کرده و آنها را به استفاده و اشتراک گذاری آن تشویق میکند. اقدامات سودآور از سمت مشتری، نتیجه یک بازاریابی محتوایی موفق است.

تولید محتوا، تا حد زیادی دغدغه صاحبان کسبوکار را برای ارائه محصولات رفع کرده، اما این ابزار جذاب فقط برای تبلیغ محصول نیست. اتفاقا در دنیای کانتنت، محتوایی ارزشمند تلقی میشود که به جای تبلیغات مستقیم، عمیقترین خواستههای مخاطبان را درک کند و چیزی را ارائه دهد که متمایز از تبلیغات تکراری دیگر باشد؛ چرا که دیگر بمباران افراد با سیل عظیمی از تبلیغات، اثربخش نیست و حتی بر آنها تاثیر منفی دارد.
چیزی که همواره در تمام تکنیکهای بازاریابی بر آن تاکید میشود، شناخت نیاز و سلیقه مخاطبان و حرکت در مسیری است که باب طبع آنها باشد. بازاریابی از طریق محتوا نیز از این قاعده مستثنی نیست و رعایت اصول مهمی را میطلبد که رسیدن به هدف اصلی را تضمین کند. اولین قاعده در نظر گرفتن مهمترین فاکتورها در تعریف بازاریابی محتوایی است: توجه و اعتماد. اما چگونه میتوان با این نوع بازاریابی، توجه و اعتماد جامعه خاصی از افراد را جلب کرد؟ ادامه این مقاله، به این سوال ساده اما مهم پاسخ میدهد.
چرا باید از بازاریابی محتوایی استفاده کنیم؟
همان طور که گفتیم، مخاطبان امروزی با حجم زیادی از تبلیغات اشباع شده و جلب توجه آنها به محصولات از طریق تبلیغات سنتی تقریبا ناممکن شده است. در سالهای اخیر تولید محتوای خلاقانه، توانسته جایگزین مناسبی برای روشهای سنتی بازاریابی باشد. تا حدی که مطالعات سازمان شورای محتوا، نشان میدهد که وقتی شرکتی محتوای منحصربهفردی برای مخاطبان خاص خود ارائه میکند، احتمالا 61% از افراد، محصول شرکت را میخرند.
همچنین کانون بازاریابی «کانتنت پلاس» با تایید این آمار، اعلام کرده است که 70% از مصرف کنندهها ترجیح میدهند به جای تبلیغات، از طریق محتوای اصولی و جذاب با شرکت، محصولات و خدمات آن آشنا شوند.
این تاثیر فوق العاده محتوا بر مخاطبان و ترغیب آنها به خرید، باعث شده که تقریبا نیمی از شرکتهایی که از کانتنت مارکتینگ بهره میبرند، اقدام به انتشار روزانه مطالب کنند. آمار زیر نشان میدهد که این شرکتها هر چند وقت یک بار تولید محتوا میکنند:

مزایای بازاریابی محتوایی نسبت به بازاریابی سنتی
بازاریابی از طریق تولید محتوا، مزایای چشمگیری برای صاحبان مشاغل مختلف داشته است. لیست زیر تنها چند نمونه از واضحترین مزیتهای بازاریابی محتوایی بر نوع سنتی آن است:
1- محتوا نتیجه جستجوی مخاطب است، نه مزاحم او
تفاوت اصلی بازاریابی محتوایی با سنتی این است که بازاریابی محتوایی یک روش مارکتینگ با اجازه خود مخاطب است، در حالی که روش سنتی در اغلب موارد مزاحمی برای مخاطبان محسوب میشود. بازاریابی سنتی در مواقعی مخاطب را مورد هدف قرار میدهد که معمولا مشغول کار دیگری است؛ برای مثال موقع تماشای تلویزیون، رانندگی، گوش دادن به موسیقی و هر کاری که در خلال آن فرصتی برای تبلیغ محصول باشد. این مزاحمت، تنها به بازاریابی سنتی محدود نشده و حتی در بازاریابی دیجیتال دیده میشود؛ مانند تبلیغات بالاپر یا pop-ups، تبلیغات پری رول ویدیوها و شبکههای اجتماعی.
اما در مورد بازاریابی محتوایی قضیه فرق میکند. این نوع مارکتینگ، نتیجه جستجوی خود مصرف کنندگان است و هر موقع بخواهند از آن استفاده میکنند؛ بدون اینکه مزاحمتی برایشان داشته باشد. در واقع به نوعی برای نمایش محتوا به مخاطب، از او اجازه گرفته میشود.
2- محتوا مخاطبان دائمی فراهم میکند، نه موقتی
محتوا باید به صورتی باشد که ارزشی به مخاطب خود ارائه کند. وقتی مشتریان به تصمیم و اراده خودشان محتوای شما را انتخاب میکنند، به احتمال زیاد در گامهای بعدی مارکتینگ نیز همراه شما خواهند بود؛ این بدان معناست که شما مخاطبان همیشگی و دائمی برای خود دست و پا کرده اید.
در مقابل در استراتژیهای بازاریابی سنتی تنها میتوان مخاطبان موقت و به عبارتی اجارهای را مورد هدف قرار داد. بازاریابان سنتی به پلتفرمهایی که از قبل مجموعهای از مخاطبان دلخواهشان را دارند، مبلغی میپردازند تا پیام خود را به پرسونای مدنظرشان برسانند. بیلبوردهای تبلیغاتی، ولههای بین برنامههای رادیویی و تبلیغات PPC نمونههای خوبی از این نوع بازاریابی سنتی است.
در واقع یکی از اشکالات مارکتینگ به روشهای سنتی این است که بعد از اتمام مهلت کمپین تبلیغاتی، حتی اگر در آن نتوانید پیام خود را به گوش مخاطبان برسانید، دیگر شما مجموعهای از مصرف کنندگان بالقوه را در اختیار نخواهید داشت؛ درست برخلاف مشتریان وفاداری که بازاریابی محتوایی میتواند برای شما به ارمغان بیاورد.
3- حاصل محتوا گفتگو و ارتباط دوطرفه است، نه یک طرفه
در برخی از استراتژیهای بازاریابی سنتی مانند تبلیغات، نمیتوان از مخاطب انتظار پاسخ فوری داشت. در این نوع بازاریابی به امید اینکه مخاطبان انگیزهای برای خرید پیدا کنند، اطلاعات مربوط به محصول یا خدمات در اختیار آنها گذاشته میشود.
در مقابل، بازاریابی محتوایی به معنای شروع گفتگو با مخاطب است. به این معنی که در این نوع بازاریابی باید مخاظب را با برندتان درگیر کنید تا بتواند به آن اعتماد کند و در نهایت تصمیم به خرید آن بگیرد. از جمله تلاشهای محتوامحور که امکان مکالمه و ارتباط دو طرفه با مشتریان بالقوه را فراهم میکند، عبارت است از: وبینار، سمینارها و رویدادهای حضوری و پرسش و پاسخ در بخش نظرات پستهایی که در وبسایتتان منتشر میکنید.

4- بازاریابی محتوایی قابل تغییر و بررسی است
یکی از تفاوتهای مهم این دو، این است که بازاریابی محتوایی به بازاریابها این فرصت را میدهد که بهینهتر محصول یا خدمات را تبلیغ کنند. به این معنی که دقیقا در زمان درست، برای استراتژیهایی هزینه کنند که واقعا برای آنها کار میکند. برنامههای آنالیز دیتا (مانند گوگل آنالیتیکس) به بازاریابان این امکان را میدهد که استراتژیهای خود را به منظور بازدهی بیشتر تغییر دهند.
در برابر آن، تلاشهای بازاریابی سنتی استاتیک است. کمپینهای تبلیغاتی به روش سنتی با هزینههای گزاف در معرض عموم به نمایش گذاشته شده و تنها یک بار بعد از اتمام کمپین میتوان نتایج آن را آنالیز کرد. واضح است که در بسیاری از استراتژیهای بازاریابی سنتی مانند تبلیغات تلویزیونی یا تبلیغات با تراکتها، نمیتوان از نتایج آنالیز برای تغییر تاکتیک استفاده نمود؛ چرا که هزینه زیادی برای کل دوره کمپین، از ابتدا پرداخت شده است.
5- بازاریابی محتوایی هزینه کمتری دارد
در هر استراتژی بازاریابی، پول و هزینه دغدغه و نگرانی اصلی است. تحقیقات مقایسهای بین بازاریابی سنتی و محتوایی نشان داده که بازاریابی محتوایی مقرون به صرفهتر است. براساس گزارشی از Demand Metric، هزینه بازاریابی محتوایی 62% کمتر از نوع سنتی آن است؛ در حالی که این نوع مارکتینگ 3 برابر بیشتر لید ایجاد میکند.
6- محتوا اطلاعات باارزشی را به مخاطب میرساند، نه صرفا اطلاعات خاص محصول
در بازاریابی محتوایی، محتوایی که به مخاطب عرضه میشود حاوی مطالب ارزشمندی غیر از تبلیغ خود محصول است؛ برای مثال میتواند دستورالعملی از چگونگی استفاده و نحوه خرید آن یا حتی یک مطلب جالب سرگرم کننده باشد. در مقابل، تبلیغات سنتی عموما فقط شامل اطلاعاتی درمورد محصولی است که قصد فروش آن را دارند.
7- محتوا مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد
بازاریابی محتوایی نه تنها آسانتر و مقرون به صرفهتر از بازاریابی سنتی است، بلکه از طرف مخاطبان نیز بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. مطالعات نشان داده که:
- 70% از مصرف کنندگان ترجیح میدهند از طریق مقالات با یک شرکت آشنا شوند، نه تبلیغات
- 85% از خریداران B2B، معتقدند که شرکتها باید اطلاعات مفیدی را از طریق شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند
- 90% از مردم میگویند که فیلمهای آموزشی در فرایند خرید بسیار کمک میکند
- 33% از مردم تبلیغات اینترنتی را «کاملا غیرقابل تحمل» میدانند
- 54% از مردم روی بنر تبلیغات کلیک نمیکنند، زیرا به آنها اعتماد ندارند.
اصول بازاریابی محتوایی
در مقاله تلگرام مارکتینگ به برخی از مهمترین اصول تولید محتوا در تلگرام اشاره کردیم که به طور کلی برای تولید و انتشار محتوا به منظور بازاریابی کاربرد دارد. به گفته دن نوریس «پیدا کردن روشی برای راه اندازی یک کسبوکار بر پایه محتوا و سپس رشد دادن آن و پایدار نگه داشتن این استراتژی در طولانی مدت»، فرایند ساخت ماشین محتواست. در این مقاله قصد داریم به خلاصهای از کتابهای «ماشین محتوا» از دن نوریس و «بازاریابی محتوایی» از جو پولیتزی که حاوی مهمترین نکات در این زمینه هستند، اشاره کنیم.
1- یافتن مخاطب، دستاورد پیدا کردن موضوع طلایی شماست
در ابتدای مسیر تولید محتوا، باید موضوع طلایی خود را پیدا کنید. موضوع طلایی، کاری است که به آن علاقهمند هستید و در آن مهارت ویژهای دارید که درواقع مزیت رقابتی شما نسبت به دیگران محسوب میشود.
قدرت علاقه خود را دست کم نگیرید؛ چرا که تولید محتوا در بازاریابی از آن دست استراتژیهایی است که برای موفقیت در آن، به استمرار در بلند مدت نیاز است. حتما شما هم به این نکته رسیدهاید که بسیاری از وبسایتها خیلی زود جا میزنند. «دور گرفتن زمانبر است» و باید طاقت پشتیبانی و استمرار در چیزی را بدون انتظار نتیجه آنی از آن داشته باشید. حال اگر واقعا به موضوعی علاقهمند باشید، این کار آسانتر خواهد شد.
برای اینکه موضوع طلایی خاص خودتان را پیدا کنید دو لیست زیر را تهیه کنید:
- یک لیست از تمام موضوعاتی که در مورد آنها آگاهی، و در قدم بعد، مهارت دارید؛
- در لیست دوم باید موضوعاتی نوشته شوند که به شما انگیزه داده و در واقع مورد علاقه شما هستند.
با تلفیق این دو لیست موضوع طلایی خود را به راحتی پیدا خواهید کرد که قطعا مخاطبان خاص خودش را دارد. برای مثال اندی اشنایدر کارآفرین میدانست که به آموزش علاقه دارد و مهارت منحصربهفردش، پرورش پرندگان در حیاط خانه است. کمی بعد اشنایدر متوجه شد افراد دیگری نیز هستند که به نگهداری پرندگان در حیاط خانه علاقه دارند و مدام از او سوال میپرسند. اشنایدر با تلفیق علاقه و استعدادش، از این فرصت استفاده کرد و با برگزاری جلسات آموزشی درباره پرورش پرندگان، از علاقه خود کسب درآمد کرد. 5 سال بعد اشنایدر برنامه رادیویی خاص خودش را داشت، مجله منتشر میکرد و نویسنده کتاب معروفی شد.
مشابه کاری که اشنایدر کرد، شما نیز موضوع طلایی خود و از آن مهمتر، مخاطب مناسبتان را پیدا کنید. گفتیم در هر نوع استراتژی بازاریابی، نکته مهم یافتن مخاطب است. ابتدا بهتر است یک نوع مخاطب انتخاب و بر همان تمرکز کنید. نگران دیگران نباشید. در شروع کار داشتن مخاطبانی هرچند کم که دقیقا هدف بازاریابی شما هستند، مهمتر از تعداد آنهاست.
2- با ارائه محتوای منحصربهفرد، به عنوان یک متخصص شناخته شوید
احتمال آن که در بین انبوه محتواهای تولید و منتشر شده، موضوع طلایی انتخابی شما توسط افراد دیگری نوشته نشده باشد کم است. بنابراین چه چیزی باعث بیشتر دیده شدن شما در بازار شلوغ محتوا میشود؟
بعد از پیدا کردن موضوع طلایی، باید بر پیدا کردن زاویه نگاه منحصربهفرد خود تمرکز کنید. در پس چنین زاویه نگاهی، فکر و اندیشه شماست که باعث تمایز شما از دیگران میشود. در واقع باید در مورد محتوا شخصی عمل کنید. این راهبردی برای اعتمادسازی در بلند مدت است.
برای این کار روشهای مختلفی وجود دارد. برای مثال فرض کنید موضوع طلاییتان کسبوکاری مربوط به دکوراسیون خانه است. برای اینکه به نقطه نظر خاص خودتان برسید، میتوانید شبکههای اجتماعی مختلف را به دقت بررسی کنید که مخاطبان هدفتان درباره چه صحبت میکنند. سپس ببینید چه دید جدیدی میتوانید به آن بیافزایید. حتی میتوانید دقیقتر از این عمل کنید و یک نظرسنجی آنلاین انجام دهید تا دقیقا بفهمید مشتریان به دنبال چه چیزی هستند.
داشتن دید و به تبع آن محتوای منحصربهفرد، توجه افراد علاقه مند را جلب میکند. بعد از جلب «توجه» مخاطبان، برای اینکه به دومین عنصر اصلی بازاریابی محتوایی یعنی «اعتماد» برسید، باید از مهارت خود استفاده کنید. مهارت شما باید در حدی باشد که به عنوان متخصص موضوع طلایی شناخته شوید؛ به نحوی که افراد برای کسب اطلاعات به شما مراجعه کنند.
به خاظر داشته باشید که اعتمادسازی یک شبه اتفاق نمیافتد و باید در طول زمان و با مهارت خاص خودتان اعتماد مخاطبان را جلب کنید.
3- از بستر مناسب برای جذب مخاطبان و از تقویم محتوا برای حفظ آنها استفاده کنید
محتوای مناسب به خودی خود باید بتواند مخاطبان خاص خود را جذب کند. اما اگر همین محتوا، در جای درستی ارائه نشود، بازخورد مورد انتظار را نخواهد داشت. پلتفرم منتخب شما باید برقراری ارتباط مخاطب با محتوای شما را برای آنها آسان کند.
برای اینکه به شبکه مناسب برای نشر محتوایتان برسید، حتما از خودتان بپرسید که چه شبکهای برای نوع محتوا و مخاطب شما مناسبتر است؟ وبلاگ یا پادکست؟ کانال یوتیوب یا تلگرامی؟ برای یافتن پاسخ درست، خواندن مقاله بازاریابی شبکههای اجتماعی پرکاربرد در ایران بسیار کمک کننده خواهد بود.
برای مثال بستر مناسب برای مخاطبان متیو پاتریک، یوتیوب بود که توانست با مجموعهای به نام «نظریه بازی» به شخصیت اینترنتی مشهوری تبدیل شود. قبل از آن پاتریک بازیگری ناموفق بود که پیشینهای در عصب شناسی داشت. پاتریک موضوع طلایی خود را -که تقاطع دانش، بازیگری و علاقه به بازی کامپیوتری بود- پیدا کرد. بعد از آن مجموعهای ویدیویی ساخت و در یوتیوب ارائه داد. طولی نگذشت که مخاطبان دائمی وطرفداران پروپاقرص خود را در یوتیوب پیدا کرد.

بعد از انتخاب بسترهای مناسب، برای اینکه مخاطبان را با خود همراه نگه دارید به تقویم محتوا نیاز دارید. حفظ مخاطب میتواند دشوارتر از جذب آنها باشد. داشتن یک تقویم محتوا کمک میکند که در درازمدت برنامه دقیقی برای تولید و محتوای خود داشته باشید.
در تقویم محتوا، علاوه بر نوشتن موضوعات و زمانی که قصد انتشار مطالب خود را دارید، زمانی را به بررسی محتواهای منتشر شده اختصاص دهید؛ برای مثال بررسی اینکه آیا محتوا به اندازه کافی بازخورد داشته یا نه، و یا در طول دوره مشخصی باعث افزایش فروش شما شده است یا خیر. با کنترل این موارد، میتوانید محتواهای بعدی خود را به نفع کسبوکارتان تنظیم کنید. دن نوریس اعتقاد دارد که باید از سه معیار تعداد کلی بازنشر، نظرات و پاسخ به ایمیلهای فرستاده شده بهره بگیرید. مقاله شاخصهای کلیدی عملکرد برای محتوا به مهمترین معیارها از زبان متخصصان دیجیتال مارکتینگ اشاره میکند.
4- ایمیل، سئو و اینفلوئنسرها ابزارهای مهمی برای جذب مشتری هستند
بعد از اینکه بهترین راه برای دستیابی به مخاطب هدفتان را پیدا کردید، هدف بعدی تبدیل مخاطبان به مشتریان دائمی و وفادار شماست. راههای زیادی برای افزایش نرخ تبدیل مخاطب به مشتری وجود دارد که شما را دائما در ارتباط آنها نگه میدارد؛ اما بهترین روش ایمیل است.
مشترکهای ایمیلی در صدر لیست مهمترین مخاطبان شما قرار دارند. با ایمیل روی محتوای دریافتی آنها میتوانید کنترل کامل داشته و هر وقت بخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید. برای مثال روزانه و یا به صورت هفتگی لیستی از بهترین محتواهای منتشر شده در وبسایتتان را ایمیل کنید. بسیاری از افراد فکر میکنند که این روش منسوخ شده اما خواندن مقاله دیجیتال مارکتینگ، شما را مجاب خواهد کرد که همچنان ایمیل مارکتینگ ازموثرترین ابزارهای این حوزه است.
راه دیگر ایجاد مخاطب وفادار، این است که اطمینان حاصل کنید مخاطبان مورد نظرتان میتوانند محتوای شما را پیدا کنند. برای کسب این اطمینان، بهترین روش بهینه سازی موتورهای جستجو یا سئو است. سئو باعث میشود موتورهای جستجو محتوای شما را برای نمایش در صفحات اول انتخاب کنند و بنابراین افراد بیشتری را جذب خواهید کرد. بدون دانستن سئو و ابزارهای آن، محتوای شما هر چقدر هم عالی باشد، کارایی کافی را نخواهد داشت. به همین دلیل در مقاله دیگری مفصلا به توضیح اصول سئو در تولید محتوا پرداختیم.
راه حل آخری که کتاب بازاریابی محتوا به آن اشاره کرده، همکاری با اینفلوئنسرها برای افزایش مخاطب است. مناسبترین اینفلوئنسرها برای شما کسانی هستند که مخاطبانشان با گروه هدف شما همپوشانی دارد. در مقاله دیجیتال مارکتینگ، این ابزار را نیز تا حایی که مورد نیاز شما باشد، توضیح دادیم.
5- کسبوکارتان را با افزودن شبکهها و خرید داراییهای محتوایی، بهبود ببخشید
برای اینکه حداکثر بهره را از محتوایتان ببرید، باید بتواند به آن تنوع ببخشید. اولین گزینه برای تنوع بخشی، افزودن چند شبکه است اما در نظر داشته باشید تنها در صورتی میتوانید شبکههای دیگر اضافه کنید که اولین شبکه شما مخاطبان وفادار خود را داشته باشد.
منظور از افزودن شبکههای بیشتر این است که مثلا اگر محتوای متنی در کانال تلگرامی تولید کردید، یک محتوای ویدیویی نیز طبق آن در کانال یوتیوب خود ارائه دهید. جو پولیتزی در کتاب خود اشاره میکند که در حال حاضر تولید پادکست روش بسیار محبوبی برای تنوع بخشی در جریان محتواست.
راه دیگر برای ایجاد تنوع، خرید دارایی محتوایی است. اگر به دنبال گسترش سریع کسبوکار خود از طریق بازاریابی محتوایی هستید، منطقی است که به جای ایجاد داراییهای محتوایی از صفر، داراییهای موجود را که قصد فروشش را دارند، بخرید. برای مثال فروشگاه لوازم عکاسی آدوراما مجله JPG را که در آستانه تعطیلی بود، خرید. با 300 هزار مشترکی که مجله داشت، این معامله به نفع گسترش مخاطبان آدوراما تمام شد.
6- از فرصتهایی که محتوا در اختیارتان میگذارد، برای کسب درآمد استفاده کنید
برای کسب درآمد از طریق بازاریابی محتوایی، هر کسبوکاری باید صبورانه تحقیق کند و نیاز مخاطبان را تشخیص دهد. اما با این حال از همان ابتدا با روشهای مختلف میتوان درآمد کسب کرد. وقتی کسبوکارتان را به راه انداختید، جریانهای درآمدی مختلف را امتحان کنید تا متوجه شوید کدام برای شما ثمربخشتر است.
برای مثال متیو پاتریک با استفاده از تبلیغات در کانال یوتیوب از نظریه بازی خود درآمد کسب کرد. البته همه انواع روشها درآمدزایی به تبلیغات محدود نمیشود. رویکرد بازاریابی پورسانتی، نوع دیگری از مدل کسب درآمدی از محتواست. در این روش مخاطبان از طریق لینکهایی به وبسایتهای مرتبط دیگر هدایت میشوند. صاحبان این وبسایتها بابت ترافیکی که از طریق لینکهای سایت شما دریافت کردند، باید هزینه بپردازند.
همیشه به دنبال راههای بیشتر برای کسب درآمد از محتوا باشید و مانند کارآفرینان موفق عمل کنید که مجموعهای از مدلهای درآمدی دارند. برای شناسایی مدلهای مختلف درآمدی مناسب کسبوکار شما و استفاده از آنها، همیشه به مخاطبان خود گوش دهید. تحلیل بازخورد مشتری در این زمینه بسیار ثمربخش خواهد بود.
منابع
Content Marketing by joe pulizzi –
Content Machine by Dan Norris –